هدف پژوهش حاضر حل تجسم دوگانه پنداری هستی شناسی و فولکسونومی و ایجاد همزیستی میان این دو فناوری با یکدیگر برای توسعه هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی به عنوان ابزار سازماندهی اطلاعات در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی است.
روش: این مطالعه از نوع کاربردی و روش پژوهش، ترکیبی است. برای اکتساب دانش مفهومی و ساخت نیمه خودکار هستی شناسی از پایه بر اساس زبان طبیعی (برچسب های مردمی)، از روش سه مرحلهای E3 (استخراج، غنی سازی، و ترکیب)، آلوس و سانتانچه (2013) و رویکرد نوی و مکگینس (2001) استفاده شد. جامعه آماری، برچسب های دانشجویان روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی به منابع این حوزه در کتابخانه دیجیتال بود. برای گزینش و گردآوری برچسب ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. همچنین به منظور اعتبارسنجی و اطمینان از صحت و درستی مفاهیم و رابطه های شناسایی شده میان مفاهیم استخراج شده، از نظرات 15 متخصص حوزه روانشناسی و علوم تربیتی استفاده شد. ابزار مورد استفاده برای ایجاد هستی شناسی نسخه 5.5 نرم افزار پروتژه بود.
یافتهها: پس از اکتساب برچسبهای بدست آمده به تعداد 15787، این دادهها در پیوند با پایگاه اطلاعاتی اریک و پس از شناسایی مفاهیم پایه و روابط بین این مفاهیم از حوزه، منجر به ارائه ساختار مفهومی با رویکرد هستی شناسی شد. بر این اساس پس از تأیید و اعتبارسنجی ساختار مفهومی، هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی به عنوان یافته اصلی پژوهش متشکل از 277 کلاس و زیرکلاس، 110 رابطه، 50 نمونه، و 9 مترادف برگرفته از بانک اطلاعاتی اریک ارائه و در قالب چند گراف مصورسازی شد. بر اساس آزمون آماری انجام شده هستیشناسی با سطح معناداری 0005/0 از صحت نسبی برخوردار بوده و تمامی مؤلفه ها از نظر خبرگان تأیید شد.
نتیجه گیری: فولکسونومی در درک وب معنایی به «هستی شناسی های تولید شده توسط کاربر» تبدیل شده اند. استفاده از تفاوت های ساختاری میان فولکسونومی و هستی شناسی ها، عدم نیاز به دانش اولیه و یادگیری سیستم های پیچیده ی رده بندی را فراهم میکند که نویدگر تکامل وب معنایی است

نویسندگان:

نصرت گودرزی ، یعقوب نوروزی، ملوک سادات بهشتی، مهدی علیپور، حافظی بهروز بیات

دسترسی به اصل مقاله